م مثل مادر...
پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۵۹ ب.ظ
ساعت 3 نصف شب بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد.
پشت خط مادرش بود . پسر باعصبانیت گفت چرا این وقت شب مرا ازخواب
بیدارکردی؟ مادرگفت 25 سال قبل درهمین موقع شب تو مرا ازخواب بیدار کردی
فقط خواستم بگویم تولدت مبارک.
پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد صبح سراغ مادرش رفت
.وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت...ولی
مادر دیگر دراین دنیا نبود.....
- ۹۳/۱۱/۱۶
امیدوارم ماه خوب رو شروع کرده باشید
اقای صادق مراکز استانها هم برای امتحان فردا هست ؟
ممنون