معانی کلمه های درس اول فارسی تماشاخانه
تماشاخانه: جایی که در آن چیزی نمایش داده
می شود
شگفتی ها: عجایب، پدیده های عجیب
لطیف: زیبا، نرم
تماشاگه: محل تماشا و گردش
مقایسه کنیم:بسنجیم
تأمل: اندیشه، درنگ
کردار: عمل، رفتار
نگاشته: نوشته
آفرینش: خلقت، به وجود آمدن
سنگالخ: زمینی که در آن سنگ فراوان باشد
هیس: ساکت
مخملی: از جنس مخمل، مثل مخمل نرم
سر زده: بی خبر
نارون: درختی برگ ریز که در همه جا
پراکنده و از جمله درختان جنگلی نقاط معتدل
از هم گسیخت: از هم جدا شد، پاره شد
دهقان: کشاورز
تاک: درخت انگور
شاخساران: درختان انبوه و پر شاخ و برگ
گل بوته: بوته گل
باز: دوباره
سرشار: لبریز، پر
پدیده: چیز تازه
عجیب: غریب، شگفت آور
درنگ: توقف، سکون
سربه فلک کشیده: بسیار مرتفع، بلند
عالمان: دانایان
گوارا: مطبوع، دلچسب
موضوع: مطلب
شکننده: ظریف، نازک
سردر می آورد: می رویند و رشد می کنند
توصیف: وصف کردن
تالاب: جایی که در آن آب جمع شود و بماند
رفته رفته: آرام آرام
رنگ رنگ: دارای رنگ های مختلف
- ۰۱/۰۷/۱۷