? I'm nobody, who are you

سلام خوش آمدید

معنی شعر رقص باد

دوشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۱، ۰۵:۲۶ ب.ظ

بادِ سرد، آرام بر صحرا گذشت *** سبزه‌زاران، رفته رفته، زرد گشت

 

باد سرد آرام آرام در صحرا وزید و سبزه‌ها و چمن‌ها کم کم زرد شدند.

 

تک‌درخت ناروَن، شد رنگ رنگ *** زرد شد آن چتر شاداب و قشنگ

درخت نارون رنگارنگ شد. برگ‌های شاداب و قشنگ و مانند چتر درخت نارون، زرد شدند.

برگ برگ گل به رقصِ باد ریخت *** رشته‌های بیدبُن از هم گسیخت

با ورزش باد، برگ‌های گل یکی یکی ریخت و بر زمین افتاد. رشته‌های درخت بید از هم جدا شدند.

 

چشمه کم کم خشک شد، بی‌آب شد *** باغ و بُستان، ناگهان در خواب شد

کم کم چشمه خشک و بی‌آب شد. ناگهان تمام باغ‌ها و بوستان ها به خواب زمستانی رفتند.

 

کرد دهقان، دانه‌ها در زیر خاک *** کرد کوته، شاخه‌ی پیچانِ تاک

کشاورز دانه‌ها را در زیر خاک کاشت و شاخه‌های پیچ در پیچ درخت انگور را هرس کرد.

 

فصل پاییز و زمستان می‌رود *** بار دیگر، چون بهاران می‌شود؛

از زمینِ خشک، می‌روید گیاه *** چشمه می‌جوشد، آب می‌افتد به راه

فصل پاییز و زمستان سپری می‌شود و بار دیگر وقتی که بهار می‌شود، گیاهان از زمین خشک می‌رویند و چشمه می‌جوشد و آب روان می‌شود.

 

برگِ نو آرَد، درخت نارون *** سبز گردد، شاخساران کهن

درخت نارون دوباره برگ تازه می‌رویاند و شاخه‌های بزرگ قدیمی سبز می‌شوند.

 

گُل بخندد، بر سرِ گل‌بوته‌ها *** پُر کند بوی خوش گل، باغ را

بر سر بوته‌های گل، غنچه‌ شکوفا می‌شود و باغ پر از بوی خوش گل می‌شود.

 

باز می‌آید پرستو، نغمه‌خوان *** باز می‌سازد در اینجا آشیان

پرستو دوباره آواز‌خوان و شاد می‌آید و در اینجا لانه می‌سازد

  • وحید صادق

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرین نظرات