معنی شعر فضل خدا
فضلِ خدای را، که تواند شمار کرد؟ *** یا کیست آن که شُکر یکی از هزار کرد؟
چه کسی میتواند لطف و بخشش خدا را بشمارد یا چه کسی است که یکی از هزاران نعمت خداوند را شکر کرده باشد. (هیچکس قادر به شمارش لطف و نعمت خدا نیست.)
بحر آفرید و برّ و درختان و آدمی *** خورشید و ماه و اَنجُم و لَیل و نهار کرد
خداوند دریا، خشکی، درختان، انسان، خورشید، ماه و ستارهها و شب و روز را آفرید.
اجزای خاک مُرده، به تاثیر آفتاب *** بُستان میوه و چمن و لالهزار کرد
خداوند اجزای مرده خاک را با تاثیر نور آفتاب به بوستان و میوه و چمن و لالهزار تبدیل کرد.
ابر، آب داد بیخ درختان مرده را *** شاخ برهنه، پیرهن نوبهار کرد
به خواست خداوند، ابر به ریشه درختان مرده آب داد و بهار را به شاخههای خشکیده بخشید. (بهار آمد)
توحیدگوی او، نه بنیآدماند و بس *** هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد
فقط انسانها ستایش کننده خداوند نیستند بلکه هر پرندهای که روی شاخههای بزرگ آواز میخواند در حال مدح و ستایش خداوند است.
معنی لغات شعر فضل خدا:
فضل: بخشش
بحر: دریا
برّ: خشکی
اَنجُم: ستارگان
لیل: شب
نهار: روز
بیخ: ریشه
- ۰۱/۰۷/۲۴